آموزش زبان

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان

آموزش زبان انگلیسی

حروف

حرف تعریف نامعین (Indefinite article)

حرف تعریف نامعین شامل a و an می‌باشد.

حرف تعریف a قبل از یک حرف بی‌صدا بکار می‌رود:

a car, a man, a bus, a house

حرف تعریف an قبل از یک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار می‌رود:

an apple, an actor, an animal, an old man

 

1- در کلماتی مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نمی‌شود (غیر ملفوظ)، بنابراین همراه با آنها حرف تعریف an مورد استفاده قرار می‌گیرد:

an hour, an honourable man

2- کلماتی مانند useful، unit، university، union، European و ... با اینکه با حروف صدادار شروع می‌شوند، ولی حرف اولیه آنها مانند «you» تلفظ می‌شود. بنابراین آنها با حرف تعریف a مورد استفاده قرار می‌گیرند:

a university, a useful book

a یا an تنها قبل از اسامی مفرد قابل شمارش می‌آیند:

a book, a happy boy, a famous actor

برای اسامی جمع، بجای a یا an، یا از some استفاده می‌کنیم و یا اصلاً هیچ کلمه‌ای را بکار نمی‌بریم:

  • It's a cat.  It's a dog.  And it's a monkey.
    but: These are all animals.

  • a horse,  some horses

 

موارد کاربرد حروف تعریف نامعین (a یا an)

1- هنگامیکه برای اولین بار به کسی یا چیزی اشاره می‌کنیم از a یا an استفاده می‌کنیم. اما وقتی که به همان چیز دوباره اشاره می‌شود، باید از the استفاده کرد:

  • I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.
    (دیروز یک پیراهن نو خریدم. ولی همسرم فکر می‌کند که آن پیراهن اندازه من نیست.)

  • Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave the dog to a friend.
    (زمانی یک سگ خیلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خیلی مفید نبود، برای همین سگ را به یک دوست دادم.ا)

2- وقتی که به یک چیز مفرد اشاره می‌شود از a یا an استفاده می‌کنیم. در این حالت همان معنی one یا «یک» را می‌دهد (در مقایسه با three، two و ...):

  • I'd like an apple and two oranges.

  • Yesterday I bought three  pencils and a notebook.

3- در اصطلاحات عددی خاص:

 

a half

یک دوم

  a third یک سوم
  an eighth یک هشتم
  a couple یک جفت
  a dozen یک دوجین
  a hundred صدتا
  a thousand هزارتا
  a million یک میلیون

4- هنگام اشاره به یک عنصر خاص از یک گروه یا طبقه:

الف. همراه با اسامی شغلها:

  • She's a doctor.

  • My father is a teacher.

  • Are you an engineer?

ب. همراه با ملیتها و مذاهب:

  • I'm an Iranian.

  • You are a Chinese.

  • She is a Catholic.

5- همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کمیت:

  a few (of)

a lot (of)

  a little (of)

a (great) deal (of)

  a bit (of)

a number (of)

6- همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پیش از کلمات what و such:

  • What a beautiful day! (چه روز زیبایی!)

  • What a strange friend you have! (عجب دوست عجیبی داری!)

  •  

    حرف تعریف معین (Definite article)

    حرف تعریف معین شامل the می‌باشد که همواره پیش از اسامی مفرد و جمع، یا پیش از اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش به یک صورت بکار می‌رود. در جدول زیر به تفاوت بین the و a دقت کنید:

     

    غیر قابل شمارش

    قابل شمارش جمع

    قابل شمارش مفرد

     

    the water

    the cats

    the cat

    معین

    water

    cats

    a cat

    نامعین

     

    موارد کاربرد حرف تعریف معین (the)

    1- وقتی که قبلاً به چیزی اشاره کرده باشیم:

  • We saw a strange bird at the zoo. The bird was blue!
    (پرنده عجیبی در باغ وحش دیدیم. آن پرنده آبی بود!)

2- وقتی که هم گوینده و هم شنونده می‌دانند که درباره چه صحبت می‌شود، حتی اگر قبلاً به آن اشاره‌ای نشده باشد:

  • 'Where's the dog? 'It's in the garden.'
    (سگ (یا سگه) کجاست؟ در باغچه است.)

3- وقتی که به چیزهایی اشاره می‌کنیم که می‌دانیم تنها یکی از آن وجود دارد:

the sun, the earth, the moon, the sky, the stars, the sea, the South Pole

4- قبل از اسمی که به واسطه کلماتی که بعد از آن می‌آیند شناخته می‌شود:

  • The hotel where I stayed was excellent.
    (هتلی که در آن اقامت داشتم عالی بود.)

  • The man sitting over there is my husband. (مردی که آنجا نشسته است شوهر من است.)

  • The car that I bought last week has broken down.
     
    (ماشینی که هفته قبل خریدم خراب شده است.)

5- قبل از صفات عالی، اعداد ترتیبی، only و same:

the highest mountain,  the first time,  the last chapter,  the same colour, 
the only
child

6- همراه با صفات برای اشاره به یک گروه یا طبقه از مردم:

the young (جوانان)     the old (پیران)    the poor (فقرا)    the unemployed (بیکاران)
the English
(انگلیسیها)    the Japanese (ژاپنیها)

 

تنها برخی از اسامی ملتها دارای یک صفت مانند English و Spanish هستند. برای بقیه ملتها از یک اسم که به -s ختم می‌شود، استفاده می‌کنیم، مانند the Indians و the Iranians.

 

7- به همراه برخی از اسامی جغرافیایی مانند رشته کوهها، مجمع‌الجزایرها، دریاها، اوقیانوسها، رودخانه‌ها و ...:

 

the Andes

رشته کوههای آند

  the Indian Ocean اوقیانوس هند
  the Persian Gulf خلیج فارس
  the Canary Islands جزایر قناری
  the Red Sea

دریای سرخ

  the Suez Canal کانال سوئز
  the (River) Thames رودخانه تامز
  the Sahara (Desert) صحرای آفریقا

 

حذف حرف تعریف معین (the)حرف تعریف معین the

در موارد زیر حرف تعریف the مورد استفاده قرار نمی‌گیرد:

1- به همراه اسم افراد:

Ann, James, Brian Jackson

ولی آنجا که اسامی افراد بصورت جمع می‌آید از the استفاده می‌کنیم:

the Johnson's  خانواده جانسون, the Smiths خانواده اسمیت

2- قبل از اسم مکانها، البته به جز مواردی که در بالا به آنها اشاره شد. به عنوان مثال:

 

Asia, Africa, Europe, North America

قاره‌ها

Brazil, Japan, Pakistan

کشورها

Sicily, Bermuda, Kish

جزیره‌ها
 (و نه مجمع‌الجزایرها)

London, Tehran, Cairo

شهرها

Everest, Alborz, Kilimanjaro

کوهها
(و نه رشته‌کوهها)

 

تنها در مورد اسم کشورهایی که مفرد باشند the حذف می‌شود. پیش از اسم کشورهایی که حالت جمع دارند از the استفاده می‌کنیم:

the United States, the Netherlands, the United Arab Emirates

همچنین اگر بخواهیم در اسامی کشورها از کلماتی از قبیل Republic، Kingdom و غیره استفاده کنیم باز هم باید the را بکار ببریم:

the Czech Republic, the United Kingdom

 

3- به همراه اسم زبانها:

Farsi, English, French, Arabic

4- به همراه اسم وعده‌های غذایی مانند صبحانه و ...:

breakfast, dinner, lunch

5- در مورد جاهایی مانند bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school و ... اگر منظور ما کلی باشد، در اینصورت از the استفاده نمی‌شود:

  • I go to school by bus.
    من با اتوبوس به مدرسه می‌روم. («مدرسه» به طور کلی و نه یک مدرسه خاص)

  • جملات شرطی

    جملات شرطی شامل دو قسمت می‌باشند: یکی عبارت شرطی و دیگری عبارت اصلی. عبارتی که حاوی if باشد را عبارت شرطی و عبارت دیگر را عبارت اصلی می‌نامیم.

    رویدادی که در عبارت اصلی توصیف می‌شود بستگی به شرطی دارد که در عبارت شرطی بیان می‌شود.

     

     we will get wet.

    If it rains this evening,

    عبارت اصلی

    عبارت شرطی

    عبارت شرطی می‌تواند در انتهای جمله نیز بیاید، ولی در این صورت علامت ویرگول (,) حذف می‌شود:

     if you press this button.

    The door opens

    عبارت شرطی

    عبارت اصلی

    به طور کلی سه نوع جمله شرطی وجود دارد:

  • جملات شرطی نوع اول

  • جملات شرطی نوع دوم

  • جملات شرطی نوع سوم


 

جملات شرطی نوع اول

از جملات شرطی نوع اول برای بیان یک شرط (یا موقعیت) ممکن و یک نتیجه محتمل در آینده استفاده می‌شود.

if حال ساده will/won't

مصدر بدون to

if

I work hard,

I will

pass my exams.
  • If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پیدا کنم به شما خواهم گفت)

  • If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
    (اگر حالا حرکت کنیم به قطار ساعت 10:30 می‌رسیم)

  • If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببینم خبرها را به او خواهم گفت)

  • You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبری خیس خواهی شد)

 

علاوه بر will می‌توان از should ،must ،can ،might ،may و غیره نیز استفاده کرد که در این صورت معنی آن کمی فرق خواهد کرد:
  • If you pull the cat's tail, it may scratch you.
    (اگر دم گربه را بکشی ممکن است تو را چنگ بزند )

  • You should eat less rice if you want to lose weight.
    (اگر می‌خواهی وزن کم کنی باید کمتر برنج بخوری)

 

جملات شرطی نوع دوم

از جملات شرطی نوع دوم برای بیان یک شرط یا موقعیت غیر واقعی یا غیر ممکن و نتیجه محتمل آن در زمان حال یا آینده بکار می‌رود. در واقع در این نوع جملات حال یا آینده‌ای متفاوت را تصور می‌کنیم.

if گذشته ساده would ('d)
would not (wouldn't)

مصدر بدون to

if

I had more money, I

would ('d)

buy a new car.

if

you lived in England, you

would ('d)

soon learn English.

چند مثال دیگر:

  • If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
    (اگر به پول احتیاج داشت به او قرض می‌دادم)

  • If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بیشتری داشتم به شما کمک می‌کردم)

  • If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
    (اگر ثروتمند بودم یک ماشین گرانقیمت می‌خریدم)

  • I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
    (اگر آن کار را به من پیشنهاد می‌کردند هم قبول نمی‌کردم)

 

* در این نوع جملات، اغلب بجای was از were استفاده می‌شود:

  • If I were living in Tehran, we could meet more often.

 

جملات شرطی نوع سوم

از این نوع جملات شرطی برای تصور گذشته‌ای غیر ممکن استفاده می‌شود. در واقع در این نوع جملات، گوینده آرزوی یک گذشته متفاوت را دارد. (ولی به هر حال گذشته‌ها گذشته!)

if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + ....

  • If I'd seen you, I would have said hello.
    (اگر تو را دیده بودم، سلام می‌دادم)

  • If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
    (اگر با دقت بیشتری رانندگی کرده بود، مجروح نمی‌شد)

  • If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
    (اگر می‌دانستم شما در بیمارستان بستری بودید می‌آمدم و شما را ملاقات می‌کردم)

  • I would have gone to see him if I had known that he was ill.
    (اگر می‌دانستم بیمار بود می‌رفتم و به او سر می‌زدم)

 

1- در این نوع جملات می‌توان بجای would از could یا  might هم استفاده کرد:
  • If the weather hadn't been so bad, we could/might have gone out.

2- از would فقط می‌توان در عبارت اصلی استفاده کرد و در عبارت شرطی نباید آن را به کار برد:

  • If I had seen you, I would have said hello. (not : 'If I would have seen you')

 

افعال مجهول (the passive voice)

 

در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل یا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم برای بیان اینکه فاعل چه کاری را انجام دهد استفاده می‌کنیم. به این مثالها توجه کنید:

  • The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)

  • My father built this house in 1960. (پدرم این خانه را در سال 1960 ساخت)

ولی جملات مجهول (passive) به ما این اجازه را می‌دهند که کسی یا چیزی را که کننده یا انجام دهنده عملی نیست (غیر عامل) در جای فاعل قرار دهیم. در واقع از افعال مجهول برای بیان اینکه چه عملی بر روی فاعل اتفاق می‌افتد، استفاده می‌شود:

 

افعال مجهول

 

  • The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)

  • This house was built in 1960. (این خانه در سال 1960 ساخته شد)

هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشید که در اغلب موارد اینکه چه کسی یا چه چیزی عمل را انجام می‌دهد نا معلوم یا بی‌اهمیت است. مثلاً در جمله زیر اینکه چه کسی اتاق را تمیز می‌کند برای گوینده اهمیتی ندارد:

  • This room is cleaned every day. (این اتاق هر روز تمیز می‌شود)

ولی اگر بخواهیم بیان کنیم که چه کسی (یا چه چیزی) آن عمل را انجام داده است، در این صورت باید از حرف اضافه by استفاده کنیم:

 

افعال معلوم و مجهول
  • This house was built by my father.
     
    (این خانه توسط پدرم ساخته شد)

  • This picture was painted by a great painter.
    (این نقاشی توسط یک نقاش بزرگ کشیده شده )

 

ساختار

بطور کلی برای ساخت صیغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم می‌آوریم و اسم مفعول همان فعل را به آن می‌افزاییم:

  • معلوم: Somebody cleans this room every day.

  • مجهول: This room is cleaned every day.

  • معلوم: He bought this car last week.

  • مجهول: This car was bought last week.

در جدول زیر می‌توانید فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنید:

 

زمان

معلوم

مجهول

حال ساده

keeps
نگه می‌دارد

is kept
  
نگهداری می‌شود

حال استمراری

is keeping
دارد نگه می‌دارد

is being kept
در حال نگهداری شدن است

گذشته ساده

kept
نگه داشت

was kept
نگهداری شد

گذشته استمراری

was keeping
داشت نگه می‌داشت

was being kept
در حال نگهداری شدن بود

حال کامل

has kept
نگه داشته است

has been kept
نگهداری شده است

گذشته کامل

had kept
نگه داشته بود

had been kept
نگهداری شده بود

آینده

will keep
نگه خواهد داشت

will be kept
نگهداری خواهد شد

شرطی

would keep
نگه می‌داشت

would be kept
نگهداری می‌شد

شرطی کامل

would have kept
نگه داشته بودند

would have been kept
نگهداری شده بود

مصدر

to keep
نگه داشتن

to be kept
نگهداری شدن

مصدر حال کامل

to have kept
نگه داشتن

to have been kept
نگهداری شدن

  

keeping
نگهداری

being kept
نگهداری شدن


نقل قول Reported speech

 

هنگامیکه میخواهیم گفته‌های شخص دیگری را نقل کنیم، می‌توانیم از دو حالت مختلف استفاده کنیم:

1- می‌توانیم گفته‌های شخص مورد نظر را عیناً (واو به واو) تکرار کنیم (نقل قول مستقیم):

  • She said, 'It is raining.'

و یا می‌توانیم از نقل قول غیر مستقیم استفاده کنیم:

  • She said that it was raining.

در مثال زیر به تغییرات ایجاد شده خوب دقت کنید:

 

 

1- در نقل قول غیر مستقیم همیشه می‌توانیم that را حذف کنیم:
  • I told her (that) I wasn't hungry.

  • He said (that) he was feeling ill.

2- پس از tell حتماً باید نام شخص مخاطب (اسم یا ضمیر) ذکر شود ولی پس از say چیزی نمی‌آید:
  • He told her that ...

  • He said that ...

 

 

جدول تغییرات از نقل قول مستقیم به غیرمستقیم

در نقل قول غیرمستقیم، فعل اصلی جمله معمولاً زمان گذشته است و نیز افعال موجود در بقیه جمله هم باید به زمان گذشته تبدیل شوند. این تغییرات به شرح زیرند:

 

مثال

غیر مستقیم

  مستقیم

'I love you,' he said. He told her that he loved her.

گذشته ساده

حال ساده

'I'm talking on the phone,' she said. She said that she was talking on the phone.

گذشته استمراری حال استمراری

He said, 'The rain has stopped'. He said that the rain had stopped.

گذشته کامل حال کامل

He said, 'I've been reading for 3 hours.'   He said that he had been reading for 3 hours.

گذشته کامل استمراری حال کامل استمراری

He said, 'I met him in the theatre.' He said he had met him in the theatre.

گذشته کامل گذشته ساده

'I was driving carefully,' he told the police. He told the police he had been driving carefully.

گذشته کامل استمراری گذشته استمراری

 

 

1- اگر در جمله نقل قول مستقیم از گذشته کامل استفاده شده باشد، در جمله نقل قول غیرمستقیم تغییری ایجاد نمی‌شود:

Tom said, 'when I arrived, she had gone.' Tom said when he had arrived, she had gone.

2- همیشه مجبور نیستیم که فعل را در جمله نقل قول غیرمستقیم تغییر دهیم. اگر ما چیزی را نقل قول کنیم که همچنان صحیح می‌باشد، دیگر نیازی به تغییر فعل (از زمان حال به گذشته) نیست. مثلاً:

'He loves ice-cream,' his mother said. His mother said that he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream)

در مثال بالا پر واضح است که او (he) همچنان به بستنی علاقمند است و دلیلی ندارد این علاقمندی تغییر کرده باشد.

 

 

افعال کمکی وجهی در نقل قول غیرمستقیم

در نقل قول غیرمستقیم افعال کمکی وجهی may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبدیل می‌شوند. یعنی:

 

نقل قول غیرمستقیم

WOULD, COULD,
MIGHT, SHOULD

تبدیل می‌شود به

نقل قول مستقیم

will, can,
MAY, SH
ALL

مثال:

  • 'I will sell my car,' he told me.
    He told me that he would sell his car.

  • 'I can help you,' he said.
    He said he could help me.

  • 'The teacher may be ill,' he said.
    He said that the teacher might be ill.

ولی افعال کمکی used to، ought to و must در جملات نقل قول غیرمستقیم تغییری نمی‌کنند:

  • I told her that I used to smoke twenty a day.

 

تغییرات لازم دیگر در نقل قول غیرمستقیم

در نقل قول غیرمستقیم علاوه بر تغییراتی که در افعال صورت می‌گیرد، در بعضی دیگر از اقسام کلمه، از جمله قیدها نیز تغییراتی ایجاد می‌شود که در جدول زیر بعضی از آنها را می‌بینید:

 

غیرمستقیم

مستقیم

that

this

those

these

there

here

then

now

that day

today

the previous day / the day before

yesterday

the next day / the following day

tomorrow

the following week / year ...

next week / year ...

the previous week / year ...

last week / year ...

چند مثال:

  • 'I like it here,' he said.
    He said that he liked it there.

  • He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
    He said that he would visit the factory the next day



  • .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد